بیانیه موهن سرمربی تیمملی فوتبال ایران که در آن یک گل در یک بازی فوتبال را «به بزرگی و پهنای ایران عزیز اسلامیمان» خوانده و هتاکی چالهمیدانیاش علیه یک مربی دیگر را خطاب به «مردم عزیز، قهرمان و دوست داشتنی ایران سربلند و همیشه جاوید» منتشر کرده، شایسته توجه جدی و برخورد مناسب است.
مایلیکهن که پیش از این نیز مانند گزینه سلف خود علی دایی نشان داده بود که به لحاظ معیارهای شخصیتی و رفتاری به هیچوجه مناسب چنین جایگاهی نیست، در امتداد تصمیمات نابخردانه مدیران ورزش و حکم مطیعانه فدراسیون فوتبال در پستی قرار گرفت که منظر نظر بسیاری از مردم ایران و گاه معیاری برای شناخت مردم دیگر کشورها از فرهنگ ایران متاسفانه محسوب میشود.
به همین جهت است که وقتی قرار است یک مربی برای تیمملی کشوری انتخاب شود، به معیارهای شخصیتی او توجه خاصی میشود همانطور که در سالهای کمی دور که بکن باوئر جنتلمن برای مربیگری تیمملی آلمان غربی سابق انتخاب شد، حتی کلاسهایی را در این زمینه برای او در نظر گرفتند.با تاسف بسیار باید گفت که بیفرهنگی سالهای بسیاری است که در فوتبال کشور ما وضعیتی جدی به خود گرفته است. در این رابطه متولیان امر فرهنگ و انضباط در فوتبال هم ناآگاهانه به بدترین شکل ممکن بر این آتش میدمند. پررنگی حضور روسای دو دوره اخیر کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال در سطح رسانهها در این چارچوب قابل بررسی است. فوتبال یک ورزش است که در آن رقابت و مسائل فنی فوتبال، متن آن را تشکیل میدهند و باقی مسائل از جمله مسائل انضباطی حاشیهای بر این متن هستند و هرگاه که جزیی از این حاشیه بخواهد با هدف خیر کاهش حاشیهای دیگر بیاندازه بزرگ شود، خود به یک حاشیه و معضل تبدیل میشود. نباید فراموش کرد که اگرچه این بازی به یک صنعت بزرگ و عنصر اجتماعی فرهنگی تبدیل شده اما در ذات خود همان بازی است و قدر و اندازه آن را باید در چارچوب واقعی آن شناخت. بهعنوان نمونه به میان کشیدن شعارهای دینی و دعا و مشیت الهی و از این قبیل امور به یک بازی که دو سر آن آدمهایی هستند که قرار است در یک چارچوب رقابت کنند و عدهای دیگر از بازی آنها لذت ببرند چه وجهی دارد؟
مربی یک تیم میخواهد به مشهد برود و با یک تیم این شهر بازی کند میگوید آن جا به لطف و نظر امام هشتم چنین و چنان میکنیم؛ مربی تیم مشهدی هم میگوید بچههای ما به امامرضا متوسل شدند و سر آخر هم دو طرف طوری سخن میگویند که گویی همه سر کار بودهاند چون از قبل خداوند برای نتیجه آن بازی فوتبال تصمیم لازم را گرفته است! صداوسیما هم با ولع آن را پخش میکند که گویی دین و اخلاق در فوتبال همه را در نوردیده است. از اینگونه تقلیل دادن و توهین به باورهای مردم که فراوان دیده میشود و دیگر عادی و حتی ممدوح است. این میشود که رئیس کمیته انضباطی فوتبال در تبیین مشکلات اخلاقی حرف های عجیب و بیربطی درباره سکولاریسم و... میزند و به هوای کنترل انضباطی فضای عمومی فوتبال کشور آن قدر حرف میزند که میشود «متن» آن و حاصل آن، که ناخواسته فضای عمومی فوتبال کشور را مشوش میکند. مگر برای رسیدگیهای انضباطی فوتبال به اینقدر سروصدا و مصاحبه نیاز است؟ این مسئلهای است که متاسفانه در دوره دو رئیس اخیر این کمیته، آقایان شاهحسینی و شریفی بسیار بهچشم آمده و نتایج آن هم قابل ارزیابی است.مورد دیگر هم به تصمیمسازان ورزش برمیگردد؛ شاید تحلیلی بر عقبه فکری و تیپی این مردان کمی از تعجبها نسبت به نوع تصمیمها و انتخابهای ایشان بکاهد.
هرچه هست وضعیت بدی که در فوتبال این کشور مشاهده میشود بسیار بدتر از سطح متوسط واقعی اهالی فوتبال کشور است و شاید شکلگیری نهادهای غیردولتی و NGO هایی از مربیان و بازیکنان و مدیران فوتبال در کنار غیردولتی کردن واقعی فوتبال و اجرای غیرصوری اساسنامه مورد تاکید کنفدراسیون فوتبال آسیا، برای کاهش اثر سوء چنین اتفاقاتی یک راهکار نسبی اما ضروری باشد